به گزارش پایگاه خبری طلوع سیاست، متولد نوشهر است اما شاید خیلیها حالا او را نشناسند. مدال جهانی و آسیایی هم داشته، به عنوان سرمربی جوانان و بزرگسالان با تیم ملی کشتی فرنگی کار کرده و در المپیک هم حضور داشته است اما سالهاست از کشتی فاصله گرفته و به ساخت و ساز روی آورده است.
صحبت از مجید سیمخواه است؛ دارنده مدال نقره جهان در سال ۱۹۹۱ و قهرمان آسیا در همان سال. مدالهای بازیهای آسیایی را هم در کارنامه دارد. سال ۱۳۹۴ هدایت تیم ملی کشتی فرنگی جوانان را برعهده داشت و در سال ۲۰۰۷ نیز در مسابقات جهانی باکو هدایت تیم ملی را عهدهدار بود که یک طلا و ۲ برنز حاصل کار بود. بعد از سالها دوری و بیخبری از این مربی و فرنگیکار باسابقه پای درد دلهای او نشستیم؛ درد دلهایی از جنس بیمهری مسئولان و رها شدن ورزشکاران که آنها را به سمت اعتیاد و افسردگی سوق داده است.
* ۱۰ سال زندگیام را در کشتی گذاشتم اما رها شدم
* با وجود افراد سینهخیز کسی مرا نمیبیند
* خیلیها منتظر زمین خوردن من بودند
* آخر قهرمانی جهان و المپیک افسردگی است
* مازندران دوگانه سوز است
* کشتی قاسمپور مرا یاد قدیم انداخت
* ورزشکاران را رها نکنیم
متن کامل این صحبتها را در زیر میخوانید:
طلوع سیاست: مدت هاست خبری از شما نیست به چه کاری مشغول هستید؟
من کار آزاد میکنم و در کار ساخت و ساز هستم.
طلوع سیاست: از کشتی کنار کشیدهاید؟
خیر، به عسگری محمدیان در پیشرفت کشتی مازندران کمک میکنم اما مثل گذشته خیلی درگیر کشتی نیستم چون فایدهای هم ندارد و کشتی انحصاری شده است. البته اگر حرف بزنم میگویند سیاسی شده است. از زمانی که بچه بودم برخی افراد مسئول بودن حالا هم هستند بازنشستگی ندارند بقیه باید کارهای دیگری انجام دهند
طلوع سیاست: شما سالها در مسابقات جهانی و آسیایی مدال داشتید، در تیم ملی مربیگری کردید اما مدتهاست خبری از شما در کشتی نیست.
تنها من نیستم این اتفاق برای خیلیها افتاده است. نمیتوان به زور در کشتی کار کرد. نمیگویم کار بلد هستم اما وظیفه من نیست همیشه تلاش کنم و خودم را حفظ کنم دیگران هم مسئولیتی دارند. عدهای برای ما هزینه کرده و وقت گذاشتند، این فرصت را دادند که در کشتی کار کنیم اما در کشور ما نتیجه مهم نیست. مثلاً آقای باوفا که خوب بود حالا کجاست؟ عدهای منتظر هستند برخی دیگر زمین بخورند و مسندی را بر عهده بگیرند. فقط ایران است که مردم ما همزمان در اقتصاد، سیاست، کشتی و … نظر میدهند.
طلوع سیاست: چطور شد که به کار ساخت و ساز روی آوردید؟
آنقدر بودجه ندارم که برای خودم برج بسازم بلکه برای دیگران ساخت و ساز میکنم. من در گذشته هم این کار را انجام می دادم.
طلوع سیاست: منظورتان این است زمانی که در کشتی بودید هم کار ساخت و ساز انجام میدادید؟
خیر، من تمام زندگیام را برای کشتی گذاشتم اما وقتی بعد از اتفاقاتی در این بازار آشفته رهایت میکنند باید چه کار کرد؟ من که کار و کاسبی نمیدانستم و ۱۰ سال زندگی ام را در کشتی گذاشته بودم، رها شدم. از سال ۱۹۹۹ سرمربی جوانان شدم تا ۲۰۰۸ فعالیت داشتم اما آن زمان کشتی ما و کشتی دنیا این شکلی نبود، البته کشتی ما پیشرفت داشته اما بخشی از آن را مدیون این هستیم که دنیا دیگر آن رشد خود را نداشته است. زمانی برای ما رویا بود یک سوئدی، نروژی، لهستانی یا فنلاندی را ببریم اما این کشورها حالا دیگر کشتی ندارند. اصلا معلوم نیست کجا هستند و دیگر در کشتی سرمایه گذاری نمیکنند. جوانان ما زحمت کشیدند و تلاش کردند اما کشتی حالا در انحصار سه چهار کشور است. تیم اول تا سوم حدود ۱۶۰ امتیاز هستند اما تیم چهارم ۶۰ امتیاز، یعنی اختلاف زیاد است به قول قدیمیها حالا دیگر نمیتوان با چراغ قوه هم کشتی گیر در این کشورها پیدا کرد .
طلوع سیاست: کسانی که الان مدال گرفتهاند شرایطی متفاوت با گذشته دارند. در حال حاضر به مدالآوران از نظر مالی توجه زیادی میشود، چقدر این مسئله مالی باعث شده تا شما از کشتی دورتر شوید؟
من سعی کردم آزاد زندگی کنم. در شهرم هیچ مسئولی مرا نمیبیند، هیچ کس نمیداند من در کجا زندگی میکنم از من سوال میکنند کجا زندگی میکنم اما واقعیت این است وقتی یک مسئول را میبینید شما را در آغوش میگیرند، با شما صحبت می کنند اما وقتی مشکلات را میگویید روز دوم سردتر برخورد می کنند یا شما را پشت در نگه میدارند. به گونهای برخورد میکنند که خودتان دوست دارید سرتان را به دیوار بکوبید.
طلوع سیاست: حسابی از مسئولان شهر خود زخمخوردهاید…
نه فقط نوشهر بلکه از کل کشور. در سال ۲۰۰۷ من سرمربی تیم ملی بودم و منصور برزگر مدیر فنی. قهرمانان ما قرار بود مورد تجلیل قرار بگیرند به خاطر همین به مجلس رفتیم. یک صندلی برای آزادکار طلایی و یک صندلی برای آزادکار فرنگی گذاشتند، رئیس مجلس وقت هم روی صندلی دیگری نشست اما من و منصور برزگر سرپا ایستاده بودیم. به برزگر گفتم ما اینجا چه کار میکنیم؟ از او گله کردم تو چرا مرا راهنمایی نکردی و نگفتی دنیای کشتی و ورزش آن قدر بد است که من وارد آن نشوم؟ نمیتوان برای هر چیزی گردن خم کرد. شما ببینید برخی برای یک پست کوچک در فدراسیون سینه خیز میروند به خاطر همین با وجود این افراد کسی ما را نمیبیند. آنقدر افراد زیادی هستند که برای یک پست تا کمر خم می شوند که کسی مرا نمیبیند. ما حافظه تاریخی نداریم و همه چیز مربوط به همان لحظه است. من کسی بودم که فرآیند خادم را رعایت نکردم. اگر این فرایند را رعایت میکردم حالا میثم دلخانی پیدا نمیشد یا همینطور میرزازاده و گرایی.
طلوع سیاست: منظور شما این است که انتخابی را انجام نمیدادید؟
نه من به انتخابی اعتقاد دارم منظور من این بود که کسی که اول شده بود را قطعاً انتخاب نمیکردیم. دلخانی هیچ وقت در جوانان اول نشد اما به تورنمنتهای مختلف اعزام شده بود، جنگنده کارکرده و به کمتر از خودش نباخته بود. ما گاهی اوقات در یک جام فقط دو نفر داشتیم که نفر اول بودند بقیه نفر دوم یا سوم بودند مثل میرزازاده، دلخانی و گرایی یا نجاتی که به مسابقات آسیایی اعزام شد نفر سوم بود اما به انتخابی اعتقاد دارم چون با انتخابی بود که این ورزشکاران پیدا شدند. من یا خیلی از مربیان دیگر نتیجه گرفتیم اما سال بعد گفتند خداحافظ.
طلوع سیاست: پایان همکاری شما با فدراسیون چه زمانی بود؟
من از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ با جوانان کار کردم از آن موقع بیرون آمدم شرایط بدی بود، همه منتظر بودند ببینند ما کی زمین میخوریم؟ از همان اول گفتم ۳ سال زمان میخواهیم تا تیم نتیجه بگیرد، شرایط سخت بود.
طلوع سیاست: همین سختیها باعث شد تا خود را جدا کنید؟
از روز اول که وارد خانه کشتی میشوی تا زمانی که برگردی شما را میزنند. ای کاش من مین خنثی میکردم اما به کشتی نمی آمدم و مربیگری نمیکردم به خاطر اینکه خطرات آن زیاد است. من آزادانه حرف میزنم و برخی انتقاد میکنند اما میبینیم برخی پاسپورت آمریکا را دارند و وقتی اینجا خبری نیست در آن کشور زندگی می کنند اما وقتی برمیگردند کاسه داغ تر از آش میشوند.
طلوع سیاست: با پایان همکاری با فدراسیون کشتی به دنبال این نبودید که با تأسیس آکادمی تجربیات خود را انتقال دهید؟
نه اصلا. روز گذشته از مغازه خرید میکردم، یکی از شهروندان به من گفت بچه ۹ ساله دارم و می خواهم او را به کشتی بفرستم من از او خواهش کردم این کار را انجام ندهد و او را به فوتبال بفرستد. گفتم آخر کشتی چه میشود؟ قهرمان جهان و المپیک و بعد از آن افسردگی. بعد از آن باید مواظب باشی تا به اعتیاد کشیده نشود اما وقتی فوتبالیست باشد، در یک تیم دسته دوم هم بازی کند حداقل سالی ۵ میلیارد تومان درآمد خواهد داشت.
طلوع سیاست: شما در صحبتهای خود اشارهای به اعتیاد برخی از کشتیگیران کردید.
بله ما کشتیگیرانی داریم که به این راه کشیده شدند که دلیل آن بی توجهی است. ورزشکار که درس نخوانده و تمام زندگی خود را وقف کشتی کرده است. بعد از قهرمانی المپیک و جهان باید چه کار کنند؟ کشتیگیری که در صدر اخبار بود، افسرده شده بود. یکی از دوستان کشتیگیری مطرح پیش من آمد، گفت هر روز عکس ما در خبرگزاری و تلویزیون بود اما یکسال است از ما خبری نمیگیرند، گریه میکرد. گفتم طبیعی است. به من گفت شما چطور کنار آمدی؟ گفتم برای خیلیها فقط مدال و قهرمانی مهم است نه اخلاق و رفتار ما. برای شما مثالی میزنم.
طلوع سیاست: بفرمایید.
برخی میگویند هوادار استقلال و پرسپولیس هستند اما من میگویم خیلیها هوادار نیستند. هوادار یعنی زمانی که تیم شما ۶ گل میخورد تا آخرین لحظه پشت تیم باشید یا اگر بازیکنی یک روز مریض شده و خوب بازی نمیکند باید تشویق شود نه اینکه ناسزا بشنود. آیا نباید از این برخوردها ناراحت باشم؟ متاسفانه بیمعرفتی در همه جا هست و فقط در کشتی نیست.
طلوع سیاست: دوستان همدورهتان سراغی از شما میگیرند؟
در این چند سال عسگریمحمدیان بارها آمد و از من خواست در کشتی فرنگی به او کمک کنم. همین که خواست باشم حس خوبی است و قبول کردم کنار او باشم.
طلوع سیاست: شما نخستین مازندرانی هستید که سرمربی بزرگسالان شدید. حالا کشتی این استان را چطور میبینید؟
من تنها سرمربی مازندرانی هستم که در رده سنی بزرگسالان کار کردم، نخستین مدال جهانی را گرفتم و حق مازندرانیها را دادم. فرشاد علیزاده همین داستان افسردگی را داشت، به خانهاش رفتم و او را دستیار خودم کردم. من سعی کردم عدالت را رعایت کنم چون ناملایمتیها را چشیده بودم. ورزشکاران مانند اعضای خانوادهام بودند، اشتباه داشتم اما شرایط زندگی همه را در نظر میگرفتم. میدانستم پدرانشان چه کاره هستند. همیشه میگفتند سیمخواه راه خود را جدا میکند اما نمیتوانستم چشمانم را روی همه چیز ببندم. بنا محبت داشت و به من گفت بیا و کار کن اما قبول نکردم. نه اینکه او را قبول نداشته باشم اما گفتم جایی کار میکنم که حرفم تاثیرگذار باشد. من بله قربانگوی خوبی نیستم. من با روسای زیادی کار کردم، یزدانیخرم، طالقانی، امیر خادم، رسول خادم و … حالا چطور همه چیز نادیده گرفته میشود و خانهنشین میشوم؟
طلوع سیاست: درباره حال و هوای این روزهای کشتی مازندران بگویید.
شنیدهام برخی میگویند خوزستان مهد کشتی فرنگی است و مازندران کشتی آزاد اما من این را قبول ندارم. اگر مدال ساروی و یوسفی را کنار بگذاریم، مازندران در کشتی همیشه بیشتر از خوزستان مدال داشته است. ۲-۳ شهر در مازندران فرنگی کار میکنند و اینقدر هم مدال میگیرد. مازندران مانند یک خودروی دوگانه سوز است اما خوزستان فقط به یک بخش توجه دارد.
طلوع سیاست: در مسابقات جهانی کشتی کدام ورزشکار را بیشتر دوست داشتید؟
حسن یزدانی عزیز ماست و با احترامی که برای ۱۰ وزن فرنگی و آزاد قائل هستم کشتیهای کامران قاسمپور مرا یاد قدیم انداخت، زمانی که فلاح و عسگری محمدیان و مجید ترکان بودند. همه فنی را او اجرا میکرد، ما چنین کشتیگیری کم داریم و سبک کشتی قاسمپور فرق میکرد. او به گونهای کشتی میگیرد که میتواند خیلی از بچهها را علاقمند به کشتی کند.
طلوع سیاست: در فرنگی چطور؟
من قبلا آزاد کار میکردم و بعد به فرنگی رفتم. قبلا گفته بودم از کشتی دلخانی مطمئن باشید اما من کشتیها مختاری را دوست داشتم، گرایی را هم همین طور. او زیبا و فنی کشتی میگیرد و شجاع است. مختاری شلوغ کشتی میگیرد، تعجب کردم چطور در دیدار ردهبندی ساکن ایستاده بود.
طلوع سیاست: مبارزه یزدانی با تیلور را چطور دیدید؟
مربی که بودم به یزدانی گفتم لازم نیست مانند موتور روی حریف بپری. با مدیریت میتوانی کشتی را ببری. او حمله میکرد و تیلور استفاده اما در مبارزه آخر او مدیریت خوبی کرد و پیروز شد.
طلوع سیاست: حرف پایانی؟
ما با سختی قهرمانی کسب میکنیم اما به راحتی ورزشکاران را کنار میگذاریم. برای اینکه آسیب اجتماعی کمتر شود سیستم ما و وزارت ورزش وظیفه دارد شرایطی را به وجود آورد تا قهرمانان بتوانند زندگی عادی خود را داشته باشند. ورزشکاران ما در ورزش انفرادی که پولی در آن نیست، شکارند. نه کاسبی میدانند نه میدانند که باید چه کار کنند؟ برخی ورزشکاران در هزینه درمان خود ماندهاند، آنها را رها نکنیم. به برخی ورزشکاران مانند علی دایی، مهدویکیا، امیر و رسول خادم و علیرضا دبیر نگاه کنید که چقدر موفق هستند، آنها میتوانند الگو باشند اما اگر ورزشکاری چند مدال داشته باشد اما وضعیت خوبی نداشته باشد این مدالها را توی سرش میکوبند و میگویند با این همه مدال ببینید چه وضعیتی دارد. درخواست من این است که ورزشکاران و قهرمانان را رها نکنیم.
انتهای پیام