درحال حاضر وضعیت اقتصاد کشور مطلوب نیست؛ این واقعیتی است که تقریبا همه دلسوزان نظام و همه مخالفان به آن معترف هستند. برخی از مشکلات اقتصادی مسلما به ارث رسیده از دهه ها قبل از انقلاب است که بعضا در سال های اخیر بهتر شده و بعضا هم بدتر شده است. همچنین برخی مشکلات نیز در سال های اخیر سربرآورده و اساسا ارتباطی به دهه های قبل از انقلاب ندارد.
مشکلات نظام بانکی، قاچاق کالا، مشکلات نظام آموزشی، وضعیت سینما، وضعیت فساد، وضعیت صندوق های بازنشستگی، وضعیت بودجه دولت، تجارت خارجی، مشکلات نظام سلامت، وضعیت مسکن، نظام مالیاتی ناعادلانه و ناکارآمد، نظام توزیع محصولات خصوصا در بخش کشاورزی، وضعیت توزیع یارانه های بخش انرژی و … همگی مثال هایی از ناکارآمدی های اقتصاد کشور ما در شرایط کنونی است که ما تلاش داریم گامی در راستای بهبود یکی یا برخی از آن ها برداریم.
علت العلل مشکلات اقتصاد ایران چیست؟
شاید بتوان این لیست را همینطور ادامه داد. اما اگر از من بپرسند ریشه همه این مشکلات کجاست، به طور قطع خواهم گفت «خصوصی سازی افسارگسیخته»؛
خصوصی سازی اگر در یک چارچوب مشخص انجام شود، میتواند مزایایی برای کشور درپی داشته باشد، اما زمانی که دولت کنار بنشیند و به بهانه خصوصی سازی کارهای خود را به یک «دست نامرئی» بسپارد، رسیدن به شرایط کنونی ناگزیر است.
- نظام بانکی ما معلول خصوصی سازی قدرت خلق پول و در ادامه خصوصی سازی «نظارت» است.
- نظام مالیاتی ما از بی عملی دولت در اجرای وظایف خود رنج میبرد که اساسا به هیچ «دست نامرئی» ای هم سپرده نشده است.
- «نابرابری و بی عدالتی و شکاف طبقاتی» امروز ما قطعا معلول خصوصی سازی های افسار گسیخته صنایع و کارخانجات است که هیچ سودی برای مملکت نداشته و تنها جیب یک عده خاص را پر کرده است.
- مشکل مسکن به وضوح حاصل همین طرز تفکر بی عملی دولت است.
- مشکل انحصار پزشکان و وکلا و دیگر اصناف حاصل خصوصی سازی بی رویه در اختیارات حاکمیتی است.
- وضعیت اتاق بازرگانی نمونه ای واضح از قدرت دادن بی رویه به بازرگانان و تجار در امور حاکمیتی است که نتیجه آن چیزی جز ایجاد یک نهاد رانت جو نبوده است.
به بیان دیگر نمیتوان مشکلی در اقتصاد ایران نام برد که یک دلیل اصلی آن بی عملی دولت و سپردن امور به دست نامرئی خصوصی سازی افسار گسیخته نباشد.
در واقع دولتی که عرضه حکمرانی و نظارت بر بخش خصوصی را ندارد، همان به که همه امور را خود در دست خود بگیرد و با بستن دست نامرئی فرصت طلبان، مملکت را به کلی به شکل دولتی اداره کند؛ باور کنیم که بین این دو بد، باید اقتصاد دولتی را انتخاب کنیم؛ که اگر این چنین کرده بودیم الان در بسیاری از بخش ها وضعیتی بهتر میداشتیم.